افراز به معناي تقسيم مال غير منقول با توجه به عدم رضايت شركا براي ادامه ي اشتراك است و به تعبيري افراز به معناي انحلال حالت اشاعه و تفكيك در عرف ثبتي عبارت است از تقسيم مال غيرمنقول به قطعات كوچكتر و صدور سند مالكيت مفروزي با ابطال سند اوليه و تنظيم تقسيم نامه استفاده ميشود. تمامي امور مربوط به تفكيك در اداره ثبت انجام ميشود و بعد از آن صورتمجلس تفكيكي تنظيم ميشود. اين صورتمجلس شامل حدود مساحت قطعات جدا شده به منظور انتقال و به صورت قطعات مفروزي جهت صدور سند مالكيت براي قطعات و تنظيم تقسيم نامه است, در واقع اگر يكي از موارد گفته شده ناقص باشد، تفكيك اعتباري ندارد.
تفاوت بين افراز و تفكيك
در تـفـكـيـك وجـود حـالـت اشـاعـه ضرورت ندارد و ملك با داشتن مالك واحد قابل تفكيك است ولي در افراز بايد حالت اشاعه يعني مالكيت بيش از يك نفر باشد
تفكيك بارضايت و در حالت تفاهم مـالكان مشاع است و افراز عدم تفاهم و رضايت و وجود اختلاف نسبت به حصه يكديگر و قصد قطع حالت اشتراك ميباشد
در تفكيك توجهي به مقدار سهم مالكان در كل 6 دانگ لزومي ندارد و بعد از تفكيك بههنگام تنظيم تقسيم نامه رعايت حقوق و سهم هر يك از مالكان مشاع مطرح ميگردد كه با توافق نسبت به كسري و زيادت يا صلح و هبه رفتار خواهد شد؛ اما در افراز رعايت و توجه به سهم معادل حصه هر يك از مالكان مشاعي ضروري بوده و اگر اين رعايت در ملك به عللي با توجه به تصرف شركا و به وضـعـيـت ديـگر مقدور نباشد، بايد تعديل صورت گيرد و مقدار اضافي ملك كه در سهم شريك قرار ميگيرد، بهاي آن تقويم و در صورتمجلس افراز قيد شود
تفكيك فقط تقسيم ملك است؛ اما افراز تقسيم ملك توام با تعيين سهام مالكان مشاعي است و قطعات افرازي به نسبت سهم مالك مشاع به آنان اختصاص مييابد. به همين دليل حالت اشاعه در افراز ضرورت دارد؛ ولي در تفكيك اين ضرورت نيست و مالك ميتواند ملك خود را با رعايت مقررات حاكم بر تفكيك به هر ترتيبي كه مي خواهد تفكيك نمايد
سن مالك يا مالكان دخالتي در امر تفكيك ندارد اما به صراحت ماده 313 قانون امور حسبي اگر ميان مالكان، محجور يا غايب باشد، تقسيم با دادگاه خواهد بود
تنظيم تقسيم نامه پس از تفكيك ميان مالكان مشاعي براي استيلا بر سهم مفروزي ضروري است و چنانچه مالكان مشاع بعد از تفكيك براي تنظيم تقسيم نامه ميان خود توافق نداشته باشند يا قطعات تفكيكي را انتقال ندهند، تفكيك اقدامي بيحاصل و كان لم يكن تلقي شده و دراين شرايط با وجود صورتمجلس تفكيكي شركا به ناچار بايد تقاضاي افراز نمايند
درصورت اعتراض به تفكيك از طرف يكي از شركا ادامه عمليات متوقف ميشود و با رضايت معترض ميتوان ادامه اقـدام را انجام داد ولي اعتراض به افراز درحين اقدام از شركاي ديگر پذيرفته نيست و پس از اتمام ميتوانند اعتراض نمايند و رسيدگي به اعتراض نسبت به افراز ملك در صلاحيت مراجع قضايي است
انجام عمل افراز يا عدم افراز در حكم رای مراجع قضايي است و با افراز ملك و عدم اعـتـراض در مـهـلت مقرر هر مالك مشاع ميتواند بر سهم مفروزي خود تسلط پيدا نموده و با تسليم سند مالكيت مشاع به واحد ثبت، سند مالكيت 6 دانگ قطعه اختصاصي را تقاضا و دريافت نمايد. با توجه به اينكه چنانچه سرانه يا حق مرغوبيت به او تعلق گرفته، بايد رسيد توديع آن به صندوق ثبت يا اقرارنامه رسمي ذینفع را مبني بر وصول اين حق قبل از صدور سند مالكيت مفروزي به اداره ثبت تسليم نمايد
صورتمجلس تفكيكي ملك با انتقال قطعه يا قطعاتي از آن به غير يا انتقال سهم مشاعي به شريك ديگر يا تنظيم تقسيمنامه يا به طور كلي تنظيم سندي قطعي بر روي آن اعتبار پيدا مي كند؛ اما در افراز با انقضاي مهلت اعتراض هر قطعه در سهم مالك آن مستقرگي ديده و اين امر با استقراع تعيين ميشود. پس مي توان گفت براي حصول نتيجه و تسلط بر سهم مفروزي، تفكيك، اقدامي 2 مرحله اي و افراز، اقدامي يك مرحلهاي است
تفكيك در اداره ثبت انجام ميگيرد؛ اما افراز هم در اداره ثبت و هم در دادگاه
در افراز رای صادر ميشود؛ ولي در تفكيك صورتجلسه تفكيكي
در افراز اجبار حاكم است؛ ولي درتفكيك مسامحه
در تفكيك سهم تمامي افراد جدا و ملك از حالت مشاع خارج ميشود يا اگر مالك يك نفر باشد، ملك به قطعات كوچكتر تقسيم ميگردد؛ اما در افراز فقط سهم خواهان جدا ميشود و بقيه ملك مشاع باقي ميماند
در صورتي كه بر تفكيك اعتراض شود، موضوع اعتراض در اداره ثبت رسيدگي ميشود؛ اما اگر بر افراز اعتراض گردد، پرونده جهت بررسي به دادگاه ارسال ميشود
مباني اشاعه ي مال غير منقول به دو دسته تقسیم می شوند ,مباني اشاعه يا ارادي است يا قهري
مبناي اول ارادي است؛ اراده ي دو نفر يا بيشتر عاملي است بر ايجاد حالت اشاعه. مبناي ديگر قهري است كه از مصاديق بارز آن ارث است، آنچه كه به عنوان ماترك از متوفي باقي مي ماند، اگر اموال غير منقول هم جز ماترك باشد، آن مال در مالكيت ورثه منتقل شده است و ورثه به صورت مشاع از آن بهره برداري مي كنند
چگونه تشخيص دهيم كه عمليات مقدماتي ثبت، خاتمه پيدا كرده است؟
براي اين تشخيص، ما مراحل مقدماتي ثبت را به 4 مرحله، تقسيم كرده ايم
مرحله ي اول انتشار آگهي ثبت عمومي است، يعني انتشار آگهي موضوع ماده ي 9 قانون ثبت
مرحله ي دوم انتشار آگهي مقدماتي ثبتي است، يعني انتشار آگهي موضوع ماده ي 10 قانون ثبت
مرحله ي سوم انتشار آگهي نوبتي است، يعني انتشار آگهي موضوع ماده ي 11 قانون ثبت
مرحله ي چهارم انتشار آگهي تحديدي است. (تحديد حدود) يعني انتشار آگهي موضوع ماده ي 14 قانون ثبت
در مرحله ي چهارم كه انتشار آگهي تحديد حدود است، در اين آگهي مشخص شده است كه چه روزي بايد مجاورين متقاضي درخواست ثبت، براي تحديد حدود در محل حاضر شوند. صورت جلسه اي تنظيم مي شود، حاضرين امضاء مي كنند. مجاوري كه به تحديد حدود اعتراض داشته باشد، بايد ظرف 30 روز، اعتراض خودش را تقديم كند. اگر اعتراض واصل شد و اعتراض رد گرديد، مرحله ي چهارم كامل هست، يعني عمليات ثبتي خاتمه پيدا كرده است. اگر اعتراض واصل نشد، يعني عمليات ثبتي خاتمه پيدا كرده است