به عبارت دیگر زمینهایی که متعلق به عموم جامعه و بیتالمال است به راحتی توسط سودجویان و سوداگران تصرف شده و در آن برجهای بلندمرتبه سبز میشود. زمینخواران به هیچ زمینی در اقصی نقاط کشور رحم نکرده و زمینهای زیادی را تصاحب میکنند و فقط و فقط به فکر منافع خود هستند. بسیاری از زمینهای کشاورزی در شمال کشور تغییر کاربری یافته و در آنها ساختمان کاشته شده است.
شاید غفلت برخی از مدیران را بتوان یکی از عوامل تصرف عدوانی زمینهای دولتی دانست اما چرا با وجود دغدغههای فراوانی که درباره زمینخواری وجود دارد باز هم شاهد افزایش این جرم در سطح کشور هستیم. به نظر میرسد باید از مسئولان امر این سوال را پرسید چگونه در برابر دیدگان مدیران دولتی، زمینهای دولتی توسط سودجویان تصاحب میشوند؟ چرا طی این سالها شاهد افزایش جرم زمینخواری در سطح کشور هستیم؟ به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از قانون ، در این زمینه گفتوگویی با حیدر فتاحی، دادستان عمومی و انقلاب شهرپردیس انجام داده که از نظرتان میگذرد.
آقای فتاحی، به عنوان اولین سوال اصولا زمینخواری به چه معناست؟
در دکترین حقوقی و در کتب حقوقی یا عناوین مجرمانه بحثی به نام زمینخواری وجود ندارد. زمینخواری واژه عامیانهای است که در کشور رایج شده و عنوان اصلی موضوع، تصرفات عدوانی اراضی است. تصرفات عدوانی دارای دو شق است؛تصرف عدوانی اراضی خصوصی یا تصرف اراضی دولتی یا بیتالمال که بحث زمینخواری ما بیشتر شامل تصرف عدوانی اراضی دولتی و بیتالمال است. قانونگذار، در ماده 690 قانون مجازات اسلامی به تصرف عدوانی پرداخته و مصادیق و مجازات آن را نیز مشخص کرده است.
چه عواملی باعث شده این جرم در جامعه اپیدمی شود؟
در بحث افزایش تصرف عدوانی چند عامل موثر است، اولین عامل اهمال و بیاعتقادی برخی از دستگاههای اجرایی در بخش کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست، راه و شهرسازی و... به نظارت مستمر (نه نظارت دورهای) بر اراضی تحت مالکیت خودشان است یا اینکه نبود نیروی انسانی باتجربه کافی و آموزش دیده به مسائل حقوقی و قضایی در ادارات متولی امر است.
گاهی اوقات اداره متولی زمین، 6 ماه به زمینهای خود سر نزده و از آنها بازدید نکرده پس از 6 ماه که به سراغ زمین میروند متوجه میشوند زمینخواران دور تا دور زمین حصارکشی و در آن ساختو ساز کرده و حتی چاه آب هم در این زمین احداث کردهاند. دومین عامل نبود برنامه مدون آمایش سرزمینی و مشخص نبودن صلاحیت هریک از ادارات نسبت به زمینهای مربوطه است. در برخی از شهرستانها فرد زمین دولتی را تصرف کرده، در بررسی پرونده، وقتی قاضی به اداره منابع طبیعی نامه میزند این اداره میگوید این زمین متعلق به ما نیست، مربوط به جهاد کشاورزی است، جهادکشاورزی هم میگوید متعلق به محیط زیست است یا......به عبارت دیگر صلاحیت و محدوده برخی از اراضی مشخص نیست که متعلق به چه سازمان یا ارگانی است. حال این پرونده تشکیل شده متهم، زمینخوار و فردی که ساخت و ساز غیرمجاز کرده مشخص است، ولی شاکی مشخص نیست که این مسئله به نفع زمینخواران خواهد بود. عامل بعدی افزایش بیرویه قیمت زمین و افزایش هزینههای نهادهای کشاورزی اعم از هزینههای کاشت، داشت و برداشت است که باعث شده خود بهخود اراضی کشاورزی رونقی به سمت ساخت و سازهای غیرمجاز پیدا کند. وقتی رونق به سمت ساخت و ساز غیرمجاز سرازیر شد خود بهخود حضور زمینخواران جلوه و نمود پیدا میکند و سوءاستفادههایی صورت میگیرد. برای مثال در یک پرونده، شخصی زمین کشاورزی که نزدیک کوه بود را تغییر کاربری داده بود، البته زمین، سند هم داشت اما به دلیل اینکه پشت زمین به کوه بود فرد چندین هکتار از کوه را به این بهانه تصرف کرده بود و مرتکب کوهخواری شده بود.البته باید گفت زمینخواران ضعفهای مدیران و خلاهای قانون را میدانند و در این راستا به شگردهای جدیدی متوسل میشوند.
امروزه بسیاری از زمینهای زراعی به صورت غیرقانونی تغییر کاربری یافته و در آن ویلا یا ساختمانهای بلند مرتبه ساخته میشود قوانین در این زمینه چگونه است ؟
تغییر کاربری اراضی بعضا به علت کوتاهی برخی از مسئولان در اعمال قوانین و مقررات یا بسیاری از مصوبات قانونی است که در حکم قانون هستند. از جمله قانون حفظ اراضی باغات، قانون حفظ و گسترش فضای سبز، قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل و مراتع قانون منع فروش و واگذاری اراضی کاربری مسکونی، قانون الحاق یک بند با سه تبصره به عنوان بند سه ماده 99 شهرداریها که برخی از آقایان نتوانستهاند به صورت عملی آنها را اجرا کنند. بنابراین ما شاهد سرعت تغییر غیرمجاز کاربری برخی از اراضی هستیم .تعرض به حریم و بستر رودخانهها، تعرض و ساخت و ساز در دامنه کوهها هستیم. مهمترین عامل را میتوان انتصاب مدیران نالایق و بعضا فاسد در ادارات متولیامر دانست که گاهی اوقات یا عمدا خودشان را به خواب آلودگی زدهاند یا اینکه در این زمینه اهمال میکنند یا شاید به دلیل عدم آشنایی به قوانین و مقررات این مسائل را پیگیری نکردهاند.
متولی برخورد با اینگونه تصرفات چه نهاد یا سازمانی است؟
با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و دستورالعملهای ریاست قوه قضاییه، دستگاه قضا به جد و با تمام قوا به موضوع زمینخواری ورود کرده است. اما آیا قوه قضاییه به تنهایی میتواند جلوی زمینخواری را بگیرد؟ مطمئنا پاسخ منفی است. زیرا متولی امر زمین، قوه قضاییه نیست. نهادها، سازمانها و وزارتخانههایی که متولی امر زمین هستند که در بحث پیشگیری از این جرم باید در صحنه حضور داشتهباشند که البته شاهد اقدامات خوبی نیز بودیم که البته کافی نیست به عبارت دیگر اقدامات انجام شده متناسب با اعمال زمینخواران نیست و این افراد همیشه جلوتر ند.
نقش قوه قضاییه در برخورد با این جرم چیست؟
یکی از وظایف دستگاه قضا در بحث زمینخواری برخورد قاطع و صریح با اینگونه جرایم است که به محض اعلام جرم از طریق سازمانها و نهادها (چه دولتی چه مردمی) به دستگاه قضایی، پرونده کیفری تشکیل میشود. قانونگذار در تبصره ماده 690 ذکر کرده این جرایم باید خارج از نوبت رسیدگی شود یعنی تکلیفی بردوش دستگاه قضایی و قاضی گذاشته شده است. به عبارت دیگر منظور قانونگذار این است که وقتی پرونده زمینخواری و تصرف عدوانی مقابل قاضی قرار گرفت بدون تعیین وقت، سریعا اقدام قضایی را انجام دهد. یکی از راهکارهای دیگر نیز این است که قاضی باید بلافاصله دستور متوقف ماندن عملیات ساخت و ساز را صادر کند. اینجا ذکر یک نکته ضروری است گاهی به علت عدم آشنایی و رعایت قوانین موضوعه توسط برخی از مدیران باعث شده که شاهد افزایش جرایمی مانند زمینخواری باشیم و متاسفانه چون در قانون مجازات اسلامی تعقیب این جرم منوط به شکایت شاکی خصوصی شده است، دستگاه قضایی به تنهایی نمیتواند به این نوع جرایم ورود پیدا کند، زیرا جرم زمینخواری نیازمند به شکایت و ارائه مستندات از طریق شاکی خصوصی است. این درحالی است که شاکی خصوصی همان مدیران سازمانهای متولی امر هستند که زمینهایشان متصرف میشود و بعضا هم پیگیری نمیکنند.
در حال حاضر با نهادهایی که به صورت غیرقانونی اقدام به تغییر کاربری اراضی میکنند چه برخوردی صورت میگیرد؟
در بحث برخورد با متخلفان دو قاعده وجود دارد یکی برخورد مستقیم با مباشر جرم که همان متهم اصلی است (چه زمینخوار چه شخصی که ساختو ساز غیرمجاز انجام داده است) چون زمینخواری و تصرف عدوانی از ساخت و ساز غیرمجاز جداست. یعنی دو عنوان جداگانه دارند اما بسیار به هم نزدیک و دارای مشترکاتی بوده و ارکان مادی جرمها شبیه یکدیگر است. اقدام اولیه ما علیه مباشر و متهم اصلی یعنی فردی که زمین دولتی را تصرف و ساخت و ساز در آن انجام داده است. اقدام دوم نیز در مورد شرکا و معاونین جرم است به عبارت دیگر باید مشخص شود آیا شخص به تنهایی این عمل مجرمانه را انجام داد یا شرکا و معاونینی داشته. در برخی از قوانین خاص مانند قانون تغییر کاربری اراضی زراعی و باغات به صراحت آمده است هرکدام از مدیرانی که نسبت به اخذ مجوز غیرقانونی اقدام کنند، علاوه بر ابطال مجوز مذکور با این مدیران برخورد قانونی صورت میگیرد و درعنوان کلی، متقاضی میتواند نسبت به تعقیب کیفری کلیه افرادی که با سوءنیت مشارکت یا معاونت داشتهاند را تحت این عنوان تحت تعقیب قرار دهد.
آقای فتاحی درحال حاضر زمینخواران به راحتی اقدام به تصرف عدوانی یا تغییرکاربری و به دنبال آن ساخت و ساز غیرمجاز میکنند دلیل این امر چیست؟
زمینخواران قبل از اینکه زمینی را تصرف کنند اتاق فکر دارند مشاورههای حقوقی انجام میدهند و وقتی پایشان به دستگاه قضایی کشیده میشود مسلح به مباحث فنی قانونی و حقوقی هستند. در برخی از پروندهها اداره دولتی در بحث زمینخواری طرح شکایت کرده اما نماینده حقوقی این اداره تعریفی از تصرف عدوانی را ندارد یا اینکه اصلا وی تحصیلات حقوقی ندارد که البته در محکمه نیز کسی موفق است که اطلاعات حقوقی خوب و فن بیان داشته باشد که بتواند از حق خود دفاع کند. متاسفانه به دلیل اینکه برخی از نیروها درادارات دولتی آموزش دیده نیستند نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند.
در خاتمه مهمترین راهکارها برای کاهش زمینخواری چیست؟
در این خصوص چندین راهکار را میتوان درنظر گرفت. راهکار اول حمایت کامل نظام (نظام به معنای کلی دولت، قوه قضاییه و مجلس) از مقامات و مسئولانی است که ولایتمدارانه با این پدیده مبارزه میکنند. متاسفانه گاهی دیده شده شخصی که با این پدیده مبازره میکند را تهدید به برکناری میکنند. راهکار دوم شناسایی مدیران متخلفی است که در حوزه خود زمینهایی را در اختیار دارند و مرتکب تخلف میشوند که با این افراد باید با رویکرد برخورد قاطع و حذف آنها ازمدیریتهای مذکور عمل کرد. متاسفانه شاهدیم گاهی مدیری مرتکب تخلفاتی شده به جای اینکه این فرد را از سیستم مدیریت حذف کنند این شخص را در سمت مدیریت در بخش یا شهرستان دیگر گماردهاند و مدیر متخلف همچنان در سیستم بالا ماندهاست. راهکار سوم اطلاع رسانی به عموم مردم از طریق مطبوعات و میزگردهای صدا وسیماست که در افکار عمومی این پدیده شوم به عنوان یک ناهنجاری اجتماعی شناخته می شود. پرداختن مطبوعات و رسانهها به این دلیل است که مردم متوجه شوند این پدیده شوم فقط برای یک محدوده زمانی نیست بلکه منابع طبیعی آیندگان نیزدرخطر است. ما نباید شاهد این باشیم که عدهای سودجو، رانتخوار و مجرم به راحتی زمینهای بیتالمال و انفال که تعلق به تمام مردم است تصرف کنند. بسیج کامل امکانات اجرایی دستگاههای دولتی و غیردولتی به منظور پیشگیری و جلوگیری از این نوع جرایم است. راهکار چهارم تجهیز کردن ادارات متولی امر از نظر نیروی انسانی کارآمد ،ماشین آلات کارآمد جهت پیگیری بازرسی و اجرای قانون مهمترین راهکار عدم تناسب جرم زمینخواری با مجازاتش است.
در مملکت ما اگر شخصی 30 گرم هروئین همراه داشته باشد اعدام میشود، این درحالی است که اگر فرد هزاران هکتار زمین را تصرف کند، قانونگذار به من قاضی گفته یک ماه تا یک سال حبس برای وی درنظر بگیرم. بنابراین میطلبد در بحث زمینخواری مجازات این جرم را افزایش یابد. اگر در قانون برای زمینخواران و متصرفان غیرقانونی مجازات سنگین درنظر بگیریم حتما ضمن جنبه پیشگیری جنبه سرکوبگرانه هم خواهد داشت. نکته آخر اینکه در تمام دنیا زمین به نوعی بار اقتصادی دارد و برای آن مالیات بر ارزش افزوده لحاظ میکنند. در کشور ما برای یک بسته ماکارانی ارزش افزوده درنظر گرفته میشود، اما برای زمین این مالیات لحاظ نمیشود. به همیندلیل قیمت زمین هر ساله افزایش مییابد. برای مثال فردی صد قطعه زمین را رها کرده تا قیمت آن افزایش یابد و این فرد سود کلانی از این بابت عایدش میشود به همین دلیل، سوداگری در امر زمین و مسکن زیاد است